* دادهها آشكارا نشان میدهند كه در تمامي حوزهها، مردان بيش از زنان در آرزوي مناصب عالی هستند.
* وقتی مردان بيشتر در آرزوي رهبري هستند، جاي تعجب نيست كه بیش تر به آن می رسند؛ بهويژه با وجود همه موانع ديگري كه در پيش روي خانمها هست.
* از مردان توقع داریم که جاهطلبي شغلي داشته باشند، ولي آن را براي زنان نكتهای منفي میدانیم.
* مردان پیوسته بهخاطر جاهطلبي و اقتدار و كاميابي تشويق ميشوند؛ ولي اجتماع، معمولا زنانِ داراي همين خصوصيات را جريمه ميکند.
* واكنشهاي منفي اطرافيان موجب ميشود كه بسياري از خانمها، بلندپروازي را يك ویژگی زشت برای خود بپندارند.
* خانمها اغلب عملكرد خودشان را بدتر از آنچه هست، و مردان عملكرد خود را بهتر از آنچه هست داوري ميكنند.
* خانمها بايد قدرت خود را باور داشته و با واژه قدرت مانوستر گردند.
* همانطور كه بايد در محيط كار به زنان قدرت بيشتري داده شود، در خانه نيز بايد به مردان اختيارات بيشتري داد.
* یافته های مطالعات در سراسر جهان، نشان میدهند كه كودكان از مشاركت پدران در پرورش خود بسيار منفعت ميبرند.
* بر طبق پژوهشها، برابري ميان همسران به زندگی زناشویی شادتري منجر ميشود.
* براي مردان، مشاركت در تربيت كودكان موجب افزايش صبر، همدلي، و سازگاريشان ميگردد، یعنی همه ويژگيهايي كه به نفع روابط آن ها با دیگران است.
* پژوهشها نشان می دهند كه وقتي پدر و مادر هر دو داراي شغل تماموقت هستند، فرزندان، پدر و مادر، و زندگي زناشويي همگي ميتوانند رشد كنند. تقسيم مسئوليتهاي مالي و فرزندپروري به كاهش احساس گناه در مادران، افزايش مشاركت پدران، و بالندگي فرزندان منجر ميشود.
مقدمه ناشر:
برای شکستن سقف شیشه ای، زنان باید دست به کار شوند.
در درازای تاریخ، در دوران هایی که تولید و ثروتآفرینی و همچنین حفظ امنیت متکی به نیروی فیزیکی بود، مردان با برتری در قوای بدنی و نیروی بازو، نقش بیشتری در صحنه های اقتصادی و نظامی و بهتبع آن صحنه های سیاسی و اجتماعی داشتند. پررنگتر بودن نقش مردان در جایگاه های رهبری جوامع، و شکل گیری سقف شیشه ای بر بالای سر زنان، ریشه در این پیشینه تاریخی دارد. ولی امروز با پیشرفت های گسترده علم و فناوری و جایگزینی روزافزون نیروی مغزی به جای نیروی بازو، دانش و نیروی اندیشه به عامل اصلی تولید و ثروت آفرینی تبدیل شده است. با توجه به این که نیمی از مغزهای جهان در کاسه سر زنان جای دارد، وقت آن رسیده است که با حضور زنان در جایگاههای رهبری سازمان ها، آن سقف شیشه ای شکسته شود.
شریل سندبرگ، نویسنده کتاب «دست به کار شوید» از جمله زنانی است که تنها به پندآموزی به دیگران بسنده نکرده و خود آستین ها را بالا زده و دست به کار شده و تَرَکی بر سقف شیشه ای انداخته است. وی که جایگاه های بالای رهبری در دو سازمان بزرگ و غول های نامدار جهان فناوری یعنی گوگل و فیسبوک را در کارنامک (رزومه) خود دارد، با در اختیار گذاشتن تجربیات خود در این کتاب، تلاش کرده است تا دست زنان دیگر را بگیرد و به رده های بالای رهبری سازمان ها رهنمون سازد.
سندبرگ در کتاب به دو دسته از عوامل درونی و بیرونی که زنان را از دستیابی به جایگاه های بالای سازمانی باز می دارد، اشاره میکند. دسته اول، عدم خواست و میل زنان برای صدرنشینی است که خود ریشه در عوامل گروه دوم دارد که عبارتند از نبود پشتیبانی، اراده و زیرساخت های اجتماعی برای حضور زنان در جایگاه های برتر مدیریتی و رهبری در جامعه. وی در این زمینه می نویسد:
علاوه بر موانع بیرونی که توسط جامعه ایجاد میگردند، موانعی که در درون خود ما وجود دارند نیز دستو پاگیرمان میشوند. ما با نداشتن اعتمادبهنفس، با دست بلند نکردن، و با پا پس کشیدن، در شرایطی که باید وارد میدان شویم، به اشکال گوناگون مانع از پیشرفت خود میشویم.
وی برای اینکه جوامع از بهکارگیری توانمندی و هوشمندی زنان بی بهره نمانند، از یک سو زنان را به خودباوری، بلندپروازی، ریسکپذیری و پیش قدمی برای پذیرش قدرت فرا می خواند؛ و از سوی دیگر نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را به یاری میطلبد تا به بازانگاری در انگاره های سنتی بپردازند و راه دشوار زنان برای همکاری در امور جامعه را هموار سازند. نویسنده در کتاب به برخی از این انگاره های سنتی و دشواری های راه اشاره دارد:
در همان سالهایی که شغل ما نیازمند بیشترین سرمایهگذاری زمانی بود، طبیعتمان اقتضا میکرد که بچهدار شویم. از آنجا که شوهران در امور خانهداری و فرزندپروری مشارکت نمیکردند، بنابراین ما زنان دارای دو شغل تماموقت میشدیم. همچنین محیطهای کاری نیز انعطاف لازم را نشان نمیدادند تا بتوانیم در کنار انجام مسئولیت های کاری به مسئولیتهای خانه هم رسیدگی کنیم.
یکی از گام هایی که زنان برای عبور از سقف شیشه ای باید بردارند، کنار آمدن با ویژگی روانی کمال خواهی خود است. یافته ی یک پژوهش نشان می دهد که: «خانمها فقط در صورتی برای مشاغل جدید درخواست میدهند که صددرصد از معیارهای فهرست شده را دارا باشند. ولی مردان اگر شصت درصد از ملزومات شغلی را داشته باشند درخواست آن را میدهند.» برای رویارویی با این چالش روانی، سندبرگ زنان را به پیروی از این رویکرد تشویق می کند که «میخواهم این کار را بکنم و از طریق انجامش، یاد میگیرم»؛ رویکردی که یادآور این شعر زیبای عطار است:
تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
سازمان فرهنگی فرا امید دارد که این کتاب بتواند راهنما و راهگشایی باشد برای مشارکت زنان توانمند، هوشمند و خستگی ناپذیر کشورمان در پهنه های تصمیم گیری و اجرایی سازندگی ایران زمین. باشد که بالندگی زنان این سرزمین کهن، الگویی باشد برای همه زنان در سراسر گیتی تا جهانی پایدار برای نسل آینده بسازیم.
دکتر فریبا لطیفی
مدیرعامل